دستکاری عکس،‌خدشه به باور ۱۸۰ ساله‌ حقیقت‌گویی عکاسی است

abassi

اسماعیل عباسی با برشمردن بخش‌هایی از منشور اخلاق روزنامه‌نگاری به بحث اخلاق در کار حرفه‌ای عکاسان خبری اشاره کرد و اهمیت آن را تاجایی دانست که گاهی آنها را در بربار وجدان خود قرار می‌دهد. او همچنین گفت که دستکاری در عکس بزرگ‌ترین لطمه را به اعتبار عکاسی می‌زند.
به گزارش روابط عمومی انجمن عکاسان ایران، پنجمین روز برگزاری «ده روز با عکاسان» با سخنرانی اسماعیل عباسی، عکاسی پیشکسوت و پانل «ادیتوریال عکس» عصر پنج شنبه، ۲۶ دی در خانه هنرمندان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم کاووس صادق‌لو، رئیس هیات مدیره انجمن مطبوعات ایران از حاضران خواست به احترام سالروز فوت بهمن جلالی و یاد حسین پرتوی و کاوه گلستان یک دقیقه بایستند و سکوت کنند. پس از آن اسماعیل عباسی در مورد «اخلاق در عکاسی» به خصوص عکاسی مطبوعاتی صحبت کرد:«اخلاق یکسری اصول و قوانینی است که برخلاف قانون، به صورت مکتوب تدوین نشده است و به تصمیم گیری‌های افراد در شرایط خاص برمی‌گردد. در حرفه ما افراد، باید کاملا حرفه‌ای باشند. بخش دوم کار ما به اخلاق مربوط است که افراد باید تصمیم بگیرند در موقعیت‌های حساس چه تصمیمی بگیرند. گاهی حل کردن این مسئله، بیشتر از خود عکاسی، عکاس را درگیر می‌کند و مسائل اخلاقی گاهی عکاس را در برابر وجدان خود قرار می‌دهد.»
او افزود:«یک جامعه دموکراتیک برای تصمیم‌گیری به اطلاعات درست نیاز دارد و عکاس و خبرنگار این اطلاعات را در اختیار جامعه قرار می‌دهند مثل وقتی که می‌خواهیم رای دهیم و این اطلاعات از طریق عکاس و خبرنگار به جامعه منتقل می‌شود.»
عباسی سپس به منشور اخلاق روزنامه‌نگاران اشاره کرد:«اصل اول این منشور می‌گوید حق مردم است که به اطلاعات حقیقی دست پیدا کنند و اصل دوم می‌گوید بارزترین وطیفه روزنامه‌نگار این است که مطالب کافی در اختیار مردم قرار گیرد تا آنها به تصویری جامع از جهان دست پیدا کنند. به همین دلیل است که هر نوع بزرگ نمایی یا کوچک نمایی از خبر ممنوع است و تحریف عمدی هیچگاه قابل قبول نیست. حتی دادن بار مفهومی به گزارش‌ها ممنوع است.»
او با بیان اینکه بحث اخلاق در فتوژورنالیسم و عکاسی مستند، بسیار پررنگ است، عنوان کرد:«حکم کردن به خوب بودن چیزی به معنای ارزشگذاری است و با این کار وارد تقسیم بندی خیر و شر شده‌ایم. اخلاق، قانون نیست و جز نکوهش و نکوداشت نمی‌تواند کاری انجام دهد، ضمانت اجرایی هم ندارد. وطیفه روزنامه نگار جستجوی واقعیت‌ها و انعکاس درست رخدادهاست و کار عکاس ثبت حقیقت بدون دخل و تصرف در ارزشگذاری است.»
این عکاس در ادامه درباره بلاتکلیفی برخی از عکاساخان خبری گفت:«نکته‌ای که در مورد عکاسان خبری وجود دارد، این است که تکلیفشان با خودشان مشخص نیست و نمی‌دانند عکاس خبری هستند یا عکاس هنری. منظورم قضاوت در مورد هیچکدام از این دو شاخه نیست اما هریک از آنها وظیف مشخصی دارند و اختلاط این دو گرفتاری‌هایی را ایجاد می‌کند. برخی عکاسان خبری فکر می‌کنند عکاس هنری هستند درحالی که در کار خبری، وارد کردن هنر درست نیست.»

او در مورد واردکردن هنر در عکاسی خبری به ذکر مثالی پرداخت:«عکسی از زلزله یا سیل پاکستان دیدم. عکاس با دوربین سوپر واید از پایین و در کنار جنازه، آسمان آبی و ابرهای پنبه ای را ارائه کرده بود اما این عکس نه جنبه خبری داشت و نه فضای حزن و درد را نشان می‌داد بلکه با دیدن عکس، بیشتر شیفته فضا می‌شدید. این عکاس می‌تواند جای دیگری کار هنری کند.»
اسماعیلی سپس در مورد یکی دیگر از دغدغه‌های عکاسان خبری چنین توضیح داد:«این موضوع که آیا عناصر مزاحم را باید از عکس حذف کرد یا صحنه‌های هولناک را باید منتشر کرد از دغدغه‌های روزمره عکاسان است. این مسئله البته منوط به عکاسان نیست و همه مشاغل دیگر هم با آن روبرو هستند مثلا رشته من در دانشگاه حقوق بود. در آن دوران فکر می‌کردم اگر موکلی به من مراجعه کند و متوجه شوم، قاتل است باید از او دفاع کنم یا نه؟ همین مسئله باعث شد رشته حقوق و علوم سیاسی را کناز بگذارم اما این نشان می‌دهد رشته‌های دیگر نیز درگیر چنین مسائلی هستند.»
به گفته عباسی کمبود وقت و کار زیاد امکان قضاوت عکاسان و خبرنگاران در مسائل اخلاقی را کم می‌کند و به همین دلیل بهتر است آنها قبلا در مورد برخی از مسائل اخلاقی حساس، موضع خود را روشن کرده باشند. او سپس در مورد اینکه عکاسان هنگام مواجه با یک مسئله اخلاقی باید به وطیفه انسانی خود عمل کنند یا به ثبت لحظات بپردازند، مثالی زد:«در تظاهرات جنبش‌های مدنی به رهبری مارتین لوترکینگ، پلیسی درحال زدن یک مرد بود و عکاس به سراغ آن مرد رفت تا او را نجات دهد. لوترکینگ آن موقع به عکاس گفت تو کار انسانی خوبی کرد ولی تاریخ را به عقب بردی.»
او افزود:«این مسئله چنان حاد است که خیلی از عکاسان بعد از مدتی دچار آسیب‌های روحی و روانی می‌شوند و موسساتی برای درمان آنها تاسیس شده است. نمونه این موضوع را می‌توان در مورد کوین کارتر یافت. عکس او از کرکسی که بالای سر یک کودک گرسنه ایستاده تا جان دهد، بسیار معروف شد. در این مورد کمی افسانه سرایی نیز شده است چون مسئله به آن حدی که گفته شد، نبود چون عکاس می‌توانست عکسش را بگیرد و بچه را به جایی ببرد که به او غذا بدهند. او اقرار کرده بود که منتظر مانده تا کرکس بال‌هایش را باز کند و گفته اینجاست که اشتباه کرده است. هرچند او برنده جایزه پولیتزر شد اما به دلیل انتقادهای زیادی که شد، نهایتا خودکشی کرد.»
عباسی همچنین گفت یکی دیگر از چالش‌های عکاسان خبری این است که تصاویری مانند صحنه‌های خودکشی، اعدام یا خشونت را منتشر کنند یا نه.  به اعتقاد او فضای مجازی در مقایسه با روزنامه این مزیت را دارد که در صورت انتشار چنین عکس‌هایی، اخطاری به بیننده بدهد تا او متوجه شود.
عباسی در مورد یکی از نظریاتی که در این مورد وجود دارد، گفت:«عده‌ای می‌گویند برای قضاوت برای چاپ چنین عکس‌هایی، باید به این موضوع توجه کرد که خیر انتشار آن آثار فردی است یا گروهی و اگر سودمندی جامعه در چاپ آن وجود دارد، انتشار عکس اشکالی ندارد.»
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش در مورد دستکاری‌هایی که در عکس‌ها صورت می‌گیرد، سخن گفت و به این مسئله اشاره کرد که جایزه ورلدپرس فتو به عنوان یکی از معتبرترین جایزه‌های عکاسی جهان قانونی دارد که دستکاری در عکس جایز نیست.
عباس در مورد تبعات دستکاری در عکس گفت:«لطمه اساسی دستکاری عکس نه به موضوع بلکه به باور ۱۸۰ ساله‌ای است که در مورد حقیقت گویی عکاسی وجود دارد و دستکاری به عکس، بزرگ‌ترین لطمه را به اعتبار عکاسی می‌زند و مردم به مرور با دیدن یک عکس می‌گویند فتوشاپی است.»

neshast

در ادامه فیلم «یکی میان ما» به کارگردانی مهدی قربان‌پور پخش شد و پس از آن پانل «ادیتوریال عکس» با کارشناسی نادر داوودی و با حضور بهروز مهری، ساتیار امامی و مرتضی فرج آبادی برگزار شد.
نادر داوودی، عکاس شناخته شده در ابتدای این پانل گفت:«ما اینجا در مورد ادیتوریال یا انتخاب عکس صحبت می‎کنیم و اینکه این مرحله چگونه در رسانه‌های ایران انجام می‌شود.»
بهروز مهری، عکاس خبرگزاری فرانسه در توضیح این فرایند عنوان کرد:«خبرگزاری‌های بزرگ، دفاتر مختلفی در دنیا دارند. ما به شکل مستقل زیرنظر دفتر منطقه‌ای عمل می‌کنیم مثلا ما زیرنظر دفتر خاورمیانه هستیم. این تقسیم بندی‌ها هم برحسب سیاست صورت گرفته است. دفتر منطقه‌ای ما در قبرس است که بیشتر از ۲۰ کشور را تحت کنترل دارد. روال کار هم معمولی است و خاص نیست. به ما نمی‌گویند که در مورد موضوع خاصی عکس بگیریم و مانند بیشتر رسانه‌ها به پوشش برنامه‌ها، خبرها و عکس‌های فیچری می‌پردازیم.»
او در مورد تصویری که از خبرگزاری‌های خارجی در ایران وجود دارد، کفت:«اینکه می‌گویند خارجی‌ها به ما می‌گویند چگونه کار کنیم، درست نیست. البته در بحث ادیت یا انتخاب عکس ممکن است تفاوت‌هایی با رسانه‌های ایرانی داشته باشیم.»
فرج آبادی، طراح گرافیک و دبیر عکس خبرگزاری ایسنا در ادامه به شرایط کاری در این رسانه اشاره کرد:«ایسنا به وسعت خبرگزاری‌های خارجی نیست. ایسنا و چهار خبرگزاری که با هم در رقابت هستند، روال عادی خبر را همچون روزنامه‌ها دارند همچون پوشش مراسم خبری یا اتفاق‌هایی که افتاده است. خبر از طریق یک سرویس به ما داده می‌شود یا خودمان متوجه می‌شویم. ما روزانه تعداد عکس‌های زیادی می‌گیریم اما همه آنها روی سایت قرار نمی‌گیرد و برخی از برنامه‌ها مانند نشست‌های خبری فقط برای عکس خبر استفاده می‌شود نه اینکه به عنوان یک مجموعه عکس نمایش داده شود.»
ساتیار امامی، دبیر عکس روزنامه همشهری هم با شرحی از تاریخچه این رسانه گفت:«بنظرم عکاسی در خبرگزاری راحت‌تر از روزنامه است چون خبرگزاری‌ها برای رسانه‌های دیگر تولید عکس می‌کنند و فعالیت گسترده‌تری دارند. روزنامه نیز برای استفاده از عکس خبرگزاری‌ها حق انتخاب دارد اما عکسی که عکاس روزنامه می‌گیرد حتما باید بدرد چاپ شدن بخورد.»
او همچنین به بخشی از مشکلات عکاسان اشاره کرد:«در گذشته عکاسی خبری در انحصار عکاس بود اما امروزه هرجای دنیا، اتفاقی بیفتد، عکس در انحصار عکاس نیست و مردم از اتفاقات عکس می‌گیرند و منتشر می‌کنند. این مسئله بد است چون حضورمان محفلی شده و به جای اینکه در کنار هم قرار بگیریم در مقابل هم ایستاده‌ایم.»
در ادامه داوودی در مورد رسانه‌هایی که دبیران عکس قدرتمندی دارند، گفت:«در کار دبیری عکس، مگنوم و ظهور مجله‌هایی مثل لایف و…بسیار تاثیرگذار بودند چون عکاس در انتخاب و چیدمان خبرها دخالت دارد.»
او در پاسخ به صحبت‌های شرکت کنندگان پانل که از محدودیت در کارشان صحبت کردند، اظهار کرد:«در تمام رسانه‌های دنیا، اعمال محدودیت هست اما به روش‌های پنهانی‌تر. بهرحال ما گرفتار مجموعه‌ای از شرایط رسانه‌ای در ایران هستیم که علاوه بر اعمال فیلترینگ معمول در همه رسانه‌های دنیا، مشکلمان این است که در دوره‌های مختلف با فضاهای باز و محدود مختلف مواجه بوده‌ایم.»
داوودی در جمع بندی پانل گفت:«ما فاقد دبیری عکس در رسانه‌های ایران هستیم. کار در خبرگزاری‌ها آسان‌تر است چون حجم انبوهی عکس دارند و اگر اشتباهی هم صورت بگیرد، کمتر دیده می‌شود اما کار در روزنامه‌ها از این بابت سخت‌تر است. علیرغم تلاش‌هایی که شده اماهنوز به دبیری عکس، توجهی نشده است و معمولا سردبیرها فکر می‌کنند نیازی به دبیر عکس باتجربه‌ای ندارد. ما مدت‌هاست بدنه گسترده و جوان شده عکاسی نمی‌بینیم که کار خاصی کرده باشد و اگر هم کاری کرده‌اند، ما ندیده‌ایم چون احتمالا در آرشیوهایشان باقی مانده است.»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.