بیان ذهنیت در عکس
نگاه شخصی پنجشنبه ۲۵آذرماه با حضور مهسا علیخانی، میرصفی اندیکلایی و رهام شیراز برگزار شد.
در ابتدا مهسا علیخانی، عکاس دهه شصتی که دانش آموخته معماری است و از سال ۸۶ در حوزه عکاسی فعالیتش را آغاز کرده از ساعت۱۶ تا ۱۷ به گالری زمستان خانه هنرمندان آمد.
مهسا علیخانی ابتدا از مطالعاتش در تاریخ و علاقهاش به پیکتورئالیسم(تصویرگرایی) گفت و همزمان با نمایش یکی از مجموعههایش که در آن افرادی در قابهایی که مفهوم قبر را میرساندند، قرار داشتند؛ به آیینی اشاره کرد که در برخی از کشورها مردهها را بعد از مدتی از قبر بیرون آورده و با لباسهایی که تنشان میکردند از آنها عکس می گرفتند.
در ادامه با پخش کلیپی قسمتهایی از پشت صحنه شکلگیری این مجموعه به نمایش درآمد و پس از آن علیخانی گفت: از زمانی که وارد دنیای عکاسی شدم، نگاه مستندگونه و یا زیباییشناسی برای ثبت تصاویر نداشتم و به دنبال آن بودم تا علایق و ذهنیاتم را برسانم.
به دنبال تعادل بصری
در ادامه میرصفی اندیکلایی در نگاه شخصی با عنوان “از واقعیت تا انتزاع” صحبت کرد و در ابتدا مجموعه عکسهایی از آثار احمد نصراللهی؛ هنرمند نقاش را از زمان واقعگرایی تا گرایش این هنرمند به انتزاع به نمایش گذاشت.
اندیکلایی در ادامه مجموعههایی از سه دورهی آثار مستندگونه، آثار دوران دانشجویی و مجموعه ای که فرمهای انتزاعی به خود گرفته بودند، نمایش داد.
مجموعهی تعادل پایدار(قرائن) نخستین عکس های این ادوار بود که در آنها اندیکلایی به گفته خودش به دنبال تعادل بصری بوده است و ثبت آنها تا آخر عمرش ادامه خواهند داشت؛ تصاویری که قرینگی را در فضاهایی گوناگون و با اشیا، طبیعت و هر چیزی که ممکن است به تصویر کشیدهاند.
مجموعهی “کهکشانیها” عکسهای دیگری بودند که در آنها به وسیلهی اشیای روزمره مانند لوازم آشپزخانه در قالب تصاویر انتزاعی بخشی از کیهان به نمایش درآمده بود.
مجموعهی “زیادهخواهی از طبیعت” نیز بخش دیگری بود که با اشاره به نیازهای پیدرپی انسانها و آسیبهایی که به محیطزیست وارد میشود، شکل گرفته بود، کارهایی که در آنها چالش هایی مطرح شده بودند.
لحظهی ناقطعی دههی ۶۰
در ادامهی نشستهای نگاه شخصی رهام شیراز با نمایش مجموعهی “لحظهی ناقطعی”؛ شامل آثاری از پنج عکاس دفاع مقدس که نمایشگاه آن توسط خودش برگزار شده بود، گفت: این نمایشگاه به سرپرستی علی قلمسیاه برگزار شد. ایدهی اصلی نمایشگاه این بود که با مطالعه روی عکسهای چندین دههی مختلف مجموعهای را به نمایش بگذاریم که نگاه متفاوتی نسبت به بقیه در آن باشد، به همین دلیل بر آن شدیم تا محاسبات نظری را پیدا کنیم و ابتدا به سراغ دههی ۶۰ رفتیم و با آثاری مواجه شدیم که چند ویژگی شاخص داشت.
شیراز به بهره گیری و بهترین استفاده از عکسهای آنالوگ با وجود محدودیت فراوانی که در آنها وجود داشت، اشاره کرد و گفت: مدیریت در استفاده از حلقههای ۳۶ عکسی یکی از این مشکلات بود و موضوع دیگر این بود که آنها نمیتوانستند در لحظه عکسها را بررسی کنند و همهی اینها مدیریت اساسی را برای ثبت تصاویر ویژه نیاز داشت؛ آنها در واقع با وجود تنشی که با دوربین داشتند، آن درگیری را از سطح برداشت به درجهی مطالعه رساندند.
شیراز همچنین عکسهایی از جاویدالاثر کاظم اخوان، شهید سعید جانبزرگی، شهید محسن چوبدار، احسان رجبی و مهزراد ارشدی را به دلیل همراه بودن روحیه رزمندگی و سلحشوری، آثار ویژهای خواند که با آثار عکاسان به گفتهی او “آژانسی” که سفارشی و خبری کار میکنند، تفاوت دارد.
محوریت دیگر آثار این مجموعه که شیرازبه آن پرداخت،محلیت بود، موضوعی که در عکس هایی از یک سنگر که در زمانی پیش و پس از نابودی آن گرفته شده بودند وجود داشت؛ همچنین محوریت احتضار موضوع دیگری بود که شیراز آن را در عکسهایی از لحظههای شهادت رزمندگان با ایجاد حالتی بینابینی در مخاطب توصیف کرد.
وی در ادامه با نمایش عکسهایی بی هوا از دههی ۸۰ میلادی مجموعهی مذکور را به آثار موجود در این دهه تشبیه کرد و بعد از محوریت دیگر این آثار یعنی نمایش عنوان “اسیر” تعریف کرد.
شیراز همچنین ماهیت تعدادی از عکس های کاظم اخوان را به عکاسی استیج تشبیه کرد و وجود نگاه شهودی را عامل ایجاد خلاقیتی ناب و غریزی خواند.