غلط است بگوییم عکسها باید حرف بزنند
محمد غفوری در بخشی از کارگاه «عکاسی مستند» گفت که یکی از خصیصههای کارهای مستند امروزی قرارگرفتن عکس همراه با متن است و این خیلی حرف غلطی است که بگوییم عکسها باید حرف بزنند.
به گزارش روابط عمومی انجمن عکاسان ایران، محمد غفوری که قرار بود کارگاهی «عکاسی مستند» خود را روز شنبه، ۲۷ دی برگزار کند، به فاصله دو روز بعد این کارگاه را روز دوشنبه، ۲۹ دی برپا کرد. او در بخشی از این کارگاه گفت:«یکی از مجموعه عکسهایی را که میخواستم در این کارگاه نمایش بدهم، متاسفانه همراهم نیاوردم ولی برایتان توضیح میدهم. حدود ۱۰ سال پیش خانمی از دانشگاه آزاد پیش من آمد و مجموعه عکسی از جوانها با آخرین مد در خیابانها را نشان داد ولی خیلی از این عکسها با ترس و لرز گرفته شده بود.»
او در شرح این ماجرا توضیح داد:«این خانم به من گفت که میخواهد روی این موضوع کار کند. من گفتم به این شکل فایدهای ندارد و کاری که بخواهد با ترس و لرز انجام گیرد بدرد نمیخورد. او یک استدیو هم داشت و من گفتم برو و با این افرادصحبت کن و از آنها دعوت کن به استدیو بیایند تا از آنها عکس بگیری. این خانم ۵۰۰ کارت ویزیت چاپ و در مکانهای مختلف پخش کرد مثلا در جاهایی مثل تجریش، اکباتان و… چند ماه این کار طول کشید و بعد از آن حدود ۳۰ نفر حاضر شدند به استدیو بروند. از هر نفر حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ عکسهای بسیار راحتی گرفت به طور مثال آقا پسری که روی پوست بدنش تتوی نامش بود، عکس گرفته شده بود.»
غفوری افزود:«این خانم عکسها را همانند کلاژ چید و نسبت اندازهها را کم یا زیاد کرده بود. بعد از انجام این کار ما پرسشنامهای تنظیم کردیم که راجع به سن، رشته تحصیلی، نوع موسیقی که افراد به آن علاقه دارند، میزان هزینهای که در هر ماه برای لباس خرج میکنند، از چه نوع لباسهایی خوششان میآید و..در آن پرسشنامه مطرح کردیم. این افراد پرسشنامه را نیز جواب دادند و پس از اینکه کار تمام شد ۱۵ نفرشان انتخاب شدند.»
او در مورد یک کار پژوهشی و مستندنگاری گفت:«فرض کنید اگر به شکل اولش این کار صورت میگرفت یکسری عکس داشتیم که در خیابان گرفته شده بود و نمونه مشابه آن را خودتان هم در جاهای دیگر میبینید اما این پروژه را به هرکسی نشان میدادیم با ولع به آن نگاه میکرد و با ولع پرسشنامهها را میخواند مثلا یکی از سوژهها خانمی با سر و وضع بسیار خاص از محله پاسداران بود. رشته تحصیلی او حقوق و دندانپزشکی از کشور آلمان بود اما شغلش ترمیم ناخن بود. او سالهایی از عمرش را در اروپا زندگی کرده بود، هنرپیشه مورد علاقهاش را محمدرضا گلزار و بهرام رادان معرفی کرد و حتی نام یکی از هنرپیشه و یا موزیسینهای اروپایی را نمیشناخت. بنابراین وقتی در مورد یک موضوع بررسی میکنیم و مجموعه تصاویر و نوشتارهایی جمع میشود، عمل با ارزشتری برای ما بوجود میآید.»
او همچنین گفت:«یکی از خصیصههای کارهای مستند امروزی این است که عکس همراه با متن است. این خیلی حرف غلطی است که بگوییم عکسها باید حرف بزنند. این مسئله خیلی سال است که رد شده، به خصوص به دلیل مناسباتی که امروزه داریم، اگر شما در کنار عکسهایتان مطلب نوشته شده داشته باشید قطعا بسیار کار قویتری کردهاید.»
در ادامه یکی از حاضران در کارگاه این پرسش را طرح کرد که چگونه در عکاسی مستند یک عکاس جوان صاحب سبک شود مثلا عکاس ژاپنی داریم که بدون نگاه کردن به ویزور، فقط سریع عکس میگیرد و دارای سبک است.»
غفوری هم پاسخ داد:«من این موضوع را تصحیح کنم که به این کار این سبک نمیگویند. سبک دستگاهی دارای چارچوبهای نظری و تولید بر مبنای خیلی چیزهاست. خود من حداقل ۲۰ سال است که یکی از پروژههایی که به دانشجویانم میدهم عکاسی بدون نگاه کردن به دوربین است، دلیل هم دارد زیرا هدف من ترکیب بندی است. من خودم تاکید دارم و به دانشجویانم میگویم که ترکیببندی را بفمید .خیلی فرق دارد در عروسی عکاسی کنید یا جبهه جنگ چون هریک از اینها ترکیب بندی خاص خود را دارند .یک وقت است که میخواهید فضای آرامی را منتقل کنید و یک جای دیگر میخواهید هیجان را منتقل کنید، اینها ترکیب بندی خاص خودشان را دارند.»
او ادامه داد:«من به دانشجویانم پروژه میدهم که به ویزور نگاه نکنند. پیش میآید که فرد بدون اینکه به ویزور نگاه کند یک ترکیب بندی دقیق را انجام داده است. بعد از شش ماه کار این مسئله آرام ارام به حافظه تصویری شما تبدیل و بعد برایتان منطقی میشود. پس این کار، روش جدیدی نیست. بهتر است ما امضای تصویری داشته باشیم. وقتی به کار تمام عکاسان برجسته دنیا نگاه میکنید محال است که آثارشان را با هم اشتباه کنید.»
پس از آن از سوی یکی دیگر از شرکت کنندگان این سوال پرسیده شد که تمامی عکسهای نمایش داده شده در این کارگاه از عکاسان خارجی بود و عکاسی مستند در ایران چگونه است که غفوری گفت:«شیوه نگرش بسیار مهم است. اتفاقی که در ۳۰ سال اخیر در حوزه عکاسی مستند افتاده، علاقهمندی اجتماعی، متحول کردن و دیگری اضافه کردن مطلب به عکس است. در مورد ایران ما از این نظر خیلی ضعف داریم که یکی از دلایل آن مانع تراشی و دیگری این است که کار مستند اجتماعی سفارش دهنده میخواهد.»